سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لعنت به غرور....


دختر: دوست دختر جدیدت خوشگله

 (در ذهنش میگوید:آیا واقعا از من خوشگلتره)


 پسر: آره خوشگله ...!!  

(در ذهنش: اما تو هنوز زیباترین دختری هستی که میشناسم)

 

دختر: شنیدم دختر شوخ طبع و جالبیه

(درست اون چیزی که من نبودم)

 

پسر: آره همینطوره

 (اما در مقایسه با تو، اون دختر هیچی نیست)

 

دختر: خب پس امیدوارم ... شما دو تا با هم بمونید

 (اتفاقی که برای ما رخ نداد)

 

پسر: منم برات آرزوی خوشبختی دارم

(چرا این پایان رابطه ما شد ...؟؟؟)

 دختر: خب ... من دیگه باید برم ...

(قبل از اینکه گریه م بگیره)

 

 پسر: آره منم همینطور ...

(امیدوارم گریه نکنی)

 

 دختر: خدافظ

(هنوزم دوست دارم و دلم برات تنگ میشه)

 

پسر:باشه خدافظ... 

(هیچ وقت عشقت از قلبم بیرون نمیره ...هرگز)



 
 لعنت به غ...ر...و...ر



[ چهارشنبه 93/7/23 ] [ 2:54 عصر ] [ هستی حشمتی ] نظر
خدایا خنده های تلخ امروزم را بگیر....

 

 

 

خدایا تمام خنده های تلخ امروزم را ازم بگیر....

و یکی از خنده های شیرین دوران بچگی ام را پس بده....



[ سه شنبه 93/6/4 ] [ 6:7 عصر ] [ هستی حشمتی ] نظر
روزی میرسد که یک ملافه ی سفید پایان میدهد به من....

 

 

 

من تکرار نمیشوم....

اما روزی میرسد که یک ملافه ی سفید.....

پایان میدهد به من....!!!!!

به شیطنت هایم...

به بازیگوشی هایم...

به خنده های بلندم...

روزی که همه با دیدن عکسم بغض می کنند....

و

می گویند:

دیونه دلمون برات تنگ شده...

روزی خواهم مرد!!!!!



[ سه شنبه 93/6/4 ] [ 4:39 عصر ] [ هستی حشمتی ] نظر

:: مطالب قدیمی‌تر >>

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه